بادبادک باز
چشمات همه دنیای منه وقتی از شوق و غرور هوا کردن بادباک برق میزنه.
امروز برای اولین بار ، فقط به کمک باد ، بادبادکت رو هوا کردی . چیزی حدود نیم ساعت سرگرمش بودی شایدم بیشتر.
پر از شادی و غرور بود همه وجودت . پر از شادی و غرور بود همه وجودم .
کیف کردی و لذت بردی با همه وجودت .کیف کردم و لذت بردم با همه وجودم .
از خوشی با هم بالا و پایین پریدیم و جیغ کشیدیم .
من و تو امروز باهم ، اون بالا بالاها قدم زدیم، تو ابرا .
بادبادک باز کوچولوی من ،بهت افتخار می کنم .
بعدا نوشت: امروز برای اولین بار اولین مهمونت رو دعوت کردی .صبح از من خواستی که زنگ بزنم به مامان جون که برای نهار بیاد خونمون . نهار هم ماکارونی خواستی .البته غذا درست کردیم و رفتیم بیرون با مامان جون اینا.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی