آرتینآرتین، تا این لحظه: 15 سال و 16 روز سن داره

♪♫ عاشقانه های من برای دردانه ام ♫♪

خوشحالی

1390/10/27 15:18
نویسنده : مامان ملی
1,102 بازدید
اشتراک گذاری

نا امیدانه ابمیوه گیری رو اوردم ابمیوه بگیرم .یه هویج ، یه دونه سیب ، یه پرتقال انداختم توش ، پسرک اومد و در مقابل چشمای حیرون من یه لیوان رو سر کشید و گفت دوباره میخوام ! یه هویج دیگه و یه دونه انار هم انداختم توش و لیوان رو دادم دستش . اون رو هم خورد . بچه ای که لب به ابمیوه نمیزد از هیچ نوعش ، و همیشه حسرت به دل من میذاشت . بعد الان من اینقدر خوشحالم ، اینقدر خوشحالم که دلم میخواد برقصم از خوشی ! بعد اینقدر ذوق زدم که گفتم بیام اینجا ثبتش کنم :)!!

پ ن : هیچ وقت ، هیچ وقت ، فکر نمی کردم یه روزی ،خورده شدن یه لیوان ابمیوه توسط یه الف بچه ، باعث ذوق مرگیم  بشه!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان نسترن
28 دی 90 17:09
سلام دوست جونم. دقیقا منم حس تورو زمانیکه پسرکم یه لقمه غذا می خوره دارم. انرژی می گیرم


یه وقتایی هم کلی انرژی میگرن از ادم تا یه لقمه بخورن:دی
مامان ماهان
8 بهمن 90 14:40
وای چقدر خوب آفرین به آرتین جونمممممممممممممم
منم امروز حسابی ذوق کردم ماهانم آب پرتقال طبیعی نمیخورد فقط از این پاکتیها میخورد امروز که براش آب گرفتم خورد منم نمیدونستم از شادی چیکا کنم تو رو خدا میبینی


پسرک من اون پاکتیا رو هم نمیخورد دق میداد منو.