آرتینم 22 ماهگیت مبارک

پسر کوچولوی من  مبارکت باشه ، امروز 22 ماهه شدی .یعنی 2 ماه دیگه می شی 2 ساله.چقدر زود گذشت .چقدر زود بزرگ شدی .به همین زودی دلم واسه روزایی که نی نی بودی تنگ شده.اخی ، نی نی کوچولوی من یه اقا شده که خیلی کارا بلده انجام بده.

       حالا یه کم از کارات و چیزهایی که دوست داری بگم البته تا جایی که حافظه ام یاری کنه:

·           ا زعروسکات آقوش(خرگوش) دوغه غر(گورخر) و بامزی رو دوست داری

·         تو اسباب بازیات ماشینات  رو از همه بیشتر دوست داری.

·         عاشق بیپر بیپری .به قول خودت.

·         کتابات رو خیلی دوست داری .

·         کابینتها وظرف و ظروف اون دربست متعلق به شماست.مخصوصا سبدها و اب پرتقال گیر دستی.

·         عاشق جاروبرقی و کامپیوتر ،ماشین لباسشویی و اصولا هر وسیله ای که دکمه وشاسی داره هستی.

·         به لوازم ارایشی من وبد لیجاتم و کلا میز ارایش من خیلی علاقمندی .طوریکه جای انگشتات تو تمام رژ لبای من هست.

·         در مورد غذا خوردنت منو بیچاره می کنی .حسابی مواظبی که یه گرم هم اضافه نکنی و فقط قد می کشی.سوپ(به قول خودت یوپ ) و ماهی و پلو و خورش (به قول خودت اویش) خیلی دوست داری .اما شیرنخوردنت حال منو حسابی گرفته.

·         به موسیقی وحشتناک  علاقه مندی اگه موزیک بشنوی هر کاری داری ول می کنی و محو اهنگ میشی.یه وقتایی هم میای و از من اهنگ( ایینگ ) می خوای.

·         عاشق حمام هستی یعنی خوشبختانه از اول حموم رو دوست داشتی حتی وقتی نی نی بودی زیر دوش اب صدات در نمی اومد .

·         خیلی مامانی هستی واگه گریه کنی فقط با من اروم میشی .البته به جز وقتایی که خونه مامان جون نرگس (مامان من) هستیم ،اونجا دیگه با من کار نداری و من رو خیلی تحویل نمی گیری و فقط مامان جون رو می خوای.

·         خیلی زورگویی مخصوصا به مامان جون .اما در عین حال حرف گوش کن هم هستی.

·         عاشق اینی که تو بغل من باشی واینطوری بر اشپزی کردن من نظارت کنی .من بیچاره در حالیکه با یه دست تو رو بغل کردم با یه دست دیگه باید اشپزی کنم.

·         همش دلت می خواد تو بغل من باشی دستات رو می گیری بالا و میگی بغل، بغل، بغل...اگرم بغلت نکنم سیل اشکاتو باید جمع کنم .این یکی از اون زورگوییاته.

·         اگه کار اشتباه بکنی و من ناراحت بشم صورتت رو میاری جلو ومیگی بوس، بوس .لبای من و میبوسی وبعد با یه لبخند بزرگ می گی بیطشید دوئت دارم (ببخشید دوست دارم) وبرای تکمیلش میای تو بغلم وبا دستای کوچولوت اروم میزنی پشتم .اخه چجوری می تونم خر نشم با این شیرین کارییات.

·         خیلی مهربونی. پریشب از خواب پریدی من و صدا کردی اومدم پیشت .من و بوسیدی و گفتی دوئت دارم.وای فرشته کوچولوی من احساس کردم تو اسمونم .احساس کردم خوشبخت ترین مادر روی زمینم. عاشقتم کوچولوی من.

·         دیشب دیدم صدات در نمیاد ،اومدم دیدم یه لنگه کفشت رو پات کردی داری تلاش می کنی اون یکی رو بپوشی. وای که چقدر ذوق کردم. پسر کوچولو با کارات نشون می دی که چقدر بزرگ شدی.

·         امروز داشتم خمیر شیرینی اماده می کردم اومدی بالای میز وقاشق رو برداشتی و شروع کردی به همزدن.بعد صدام کردی مامان دوریین ،عکس!  

·         عاشق اینی که عکسا و فیلمایی رو که ازت گرفتم بذارم ببینی.اما وقتی میخوام ازت عکس یا فیلم بگیرم اصلا همکاری نمی کنی.بیشتر دوست داری بیای پشت دوربین و دوربین رو بگیری دستت.

·         دوست داری خودت و اقا صدا کنی. مثلا :اقا ارتین بخوله. اقا ارتین بیبینه...

زور گوی کوچولوی من ،عاشقتم.

              دوشنبه۲۵.۱۱.۸۹